صنوبران سرخ | شهید رسول قنبری

منافقان خانه‌اش را آتش زدند

شهید رسول قنبری چندین بار توسط ضدانقلاب تهدید شد. آنان در نزدیکی منزل شهید خانهٔ تیمی تشکیل داده بودند و خانهٔ پدری و خانه شخصی او را به آتش کشیدند.

منافقان خانه‌اش را آتش زدند

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «هشت‌دی» شهید رسول قنبری سال ۱۳۳۴، در گیلان به دنیا آمد. معلمی را برگزید تا ادامه‌دهنده راه انبیاء باشد. رفتار و اخلاقش خاری در چشم منافقین و ضدانقلاب شده بود. سرانجام ۲۲ آبان ۶۰ در طوالش مورد سوءقصد منافقین قرار گرفت و بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید.

شهید رسول قنبری در ۲۲ مرداد ۱۳۳۴ در روستای پونل از توابع شهرستان رضوانشهر در خانواده‌ای مستضعف دیده به جهان گشود. وی در سن هفت‌سالگی پدر خود را از دست داد و با یک خواهر و برادر در کنار مادر ناتوانش به زندگی پرداخت.

رسول دوران تحصیلات ابتدائی را در روستا سپری کرد. در این سال‌ها تنها حامی خود یعنی مادر را نیز از دست داد و از همان دوران با کار کردن در شالیزارها و با سختی فراوان به نگهداری برادر و خواهر خودپرداخت. رسول انسانی کوشا و زحمتکش بود و تابستان‌ها به یخ فروشی می‌پرداخت و از این راه کسب درآمد می‌نمود.

او دوران دبیرستان را در رضوانشهر سپری کرد. اخلاق و رفتار او زبانزد خاص و عام بود. رسول بر طبق عادتی که از دوران کودکی داشت حتی برای یک‌بار نماز و روزه‌اش را ترک نمی‌کرد و در ماه‌های محرم و صفر به‌عنوان یکی از عاشقان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در مراسمات شرکت می‌نمود و با سینه‌زنی و زنجیرزنی به عزاداری می‌پرداخت. وی پس از اخذ دیپلم و با قبولی در دانشگاه در مقطع فوق‌دیپلم پذیرفته و به دانشسرای راهنمایی رشت به ادامه تحصیل پرداخت.

 هم‌زمان با ورود او به دانشسرا تظاهرات خیابانی مردم بر رژیم منحوس پهلوی به اوج خود رسیده بود و او در آن دوران به علت بسته‌شدن دانشگاه‌ها برای راهنمایی و یاری رساندن به انقلاب به زادگاهش بازگشت و در راهپیمایی‌ها و تظاهرات فعالیتی چشمگیر داشت. رسول از رویارویی با دشمنان اسلام و قرارگرفتن بر آماج گلوله‌های دژخیمان پروایی به دل راه نمی‌داد و همیشه در افسوس این بود که چرا شهادت نصیبش نمی‌شود. وی حتی چند بار تا چندقدمی شهادت پیش رفته بود؛ اما مشیت الهی بر بقای او رقم می‌خورد.

 پس از پیروزی انقلاب اسلامی و باز شدن دانشگاه‌ها به ادامه تحصیل پرداخت و تمامی فعالیت‌هایش را در انجمن اسلامی متمرکز نمود. او در نگهبانی از شهر تا پاسی از شب‌بیدار می‌ماند و برای مبارزه با منافقین لحظه‌ای از پا نمی‌نشست. وی جهت بسط و گسترش انقلاب اسلامی به دورترین روستاها می‌شتافت و در سال دوم دانشسرا بود که با گروه‌های حزب‌اللهی در دانشگاه‌ها به همکاری می‌پرداخت و در صف مقدم حزب‌الله قرار گرفت. در درگیری دانشگاه گیلان وی با مشت‌های گره کرده فریاد زنان در پی آن بود که در راه کمال انسانیت را به گوش همگان برساند.

شهید قنبری پس از اتمام تحصیلات برای تدریس به یکی از روستاهای دور افتاده که بر اثر تبلیغات دشمن از اهداف انقلاب باز مانده بود شتافت و در آنجا مورد حمله منافقین کوردل قرار گرفت. او با اخلاق خوش و ایمان استوار سعی می‌نمود معنای واقعی اسلام را برای روستاییان معنا نماید. وی برای تهیه لباس و خوراک و پوشاک کودکان و نوجوانان روستا همت می‌گماشت.

شهید در راه‌اندازی بسیج در رضوانشهر فعالیت زیادی نمود و خود یکی از اعضای فعال آنجا به شمار می‌رفت. رسول تابستان‌ها برای نوجوانان و جوانان کلاس‌های ایدئولوژی و آشنایی با مسائل دینی مذهبی برگزار می‌نمود و در تشکیل انجمن‌های اسلامی نیز بسیار کوشا و فعال بود و در جریانات بنی‌صدر که گروهک‌ها با راهپیمایی و تظاهرات از او پشتیبانی می‌کردند شهید قنبری به‌عنوان یکی از افراد انقلابی در رضوانشهر با اعلام این جملات که «ای امت حزب‌الله آگاه و هوشیار باشید آنان همانند ابوسفیان‌ها با نام اسلام ضربه می‌زنند» در آگاهی مردم می‌کوشید.

 عناصر گروهک‌های تروریستی و ضدانقلاب او را چندین بار تهدید کرده بودند که دست از فعالیت‌ها بردارد و یک‌بار با سلاح سرد (چاقو) مورد حمله آنان قرار گرفته بود. آنان در نزدیکی منزل شهید خانهٔ تیمی تشکیل داده بودند و با به آتش‌کشیدن خانهٔ پدری و خانه شخصی او روزبه‌روز بر حملات خود می‌افزودند؛ اما او با عزمی راسخ و ایمانی قوی همچنان بر سر آرمان‌های خود ایستادگی می‌نمود و در این راه حتی یکبار نیز لب به اعتراض نگشود و در برابر دشمن شجاعانه عنوان کرد: جان و مالم فدای امام و اسلام باد.

سرانجام در ۲۲ آبان ۱۳۶۰ جلوی درب منزلش در پونل به جرم اینکه بر سر آرمان‌هایش مانده بود توسط منافقین ترور شد و به شهادت رسید.

انتهای خبر/

نظرات

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط پایگاه خبری تحلیلی 8دی در وبسایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد، منتشر نخواهد شد.
در حاشیه